وقتی صحبت از یادگیری میشود احتمالا یکی از اولین مواردی که با آن مواجه می شویم، قانون 10 هزار ساعت ملکوم گلدول است اما کدام یک از ما میتوانیم 10 هزار ساعت را به یادگیری موضوعی اختصاص دهیم و تازه بعدش بگوییم که آن موضوع را یاد گرفته ایم؟
یک ویدیو معروف تد هست با عنوان “The first 20 hours: How to learn anything” جاش کافمن که نویسنده کتابی با همین عنوان می باشد در این ویدیو میگوید که وقتی فرزندش به دنیا آمده بوده به این نتیجه می رسد که زمانی که می تواند برای یادگیری اختصاص بدهد خیلی کم است و از آنجایی که عاشق یادگیری است دنبالی راهی است تا بفهمد چطور می تواند سریعتر یاد بگیرد. طی تحقیقاتش به قانون 10 هزار ساعت می رسد. اما وقتی بیشتر بررسی میکند میبیند که قانون 10هزار ساعت درواقع برای زمانی است که فردی بخواهد در رشته ای متخصص باشد و برای یادگیری نیازی نیست این زمان را اختصاص بدیم.
البته که برای یادگیری هر چیزی در 20 ساعت باید یک سری متد را رعایت کرد .
متدهای یادگیری در 20 ساعت
1- مهارت مورنظر را به بخشهای کوچکتر تقسیم کنید
تصمیم بگیرید که دقیقاً میخواهید چه چیزی را یاد بگیرید؟ بعد آن را به بخشهای کوچکتر تقسیم کنید و شروع به یادگیری آن بخش کنید.
مثلاً اگر من بخواهم یاد بگیرم چه طور می توان یک سایت راهاندازی کرد، نمیتوانم از صفر تا صد برنامه نویسی بکاند و فرانتاند و سئو و … را در 20 ساعت یاد بگیرم اما میشود در 20 ساعت ساخت یک سایت با وردپرس را یاد گرفت.
2- آنقدری موضوع موردنظر را یاد بگیرید که بتوانید خودتان را اصلاح کنید.
نیاز نیست از صفر تا صد یک موضوع را یاد بگیرید فقط آنقدری یاد بگیرید که بتوانید خودتان را اصلاح کنید. حالا چه طوری؟ مثلاً وقتی دارید زبان یاد میگیرید از اپها و دیکشنرها استفاده کنید یا مثلاً من که میخواهم با وردپرس سایت بسازم با سرچ در گوگل بتوانم خودم را اصلاح کنم و …
3- موانع یادگیری را برطرف کنید.
وقتی در حال یادگیری هستید کاملاً تمرکز کنید و از هر چیزی که حواستان را پرت میکند دوری کنید. موبایل، تلویزیون، نوتیفیکیشن و …
4- 20 ساعت تمرین کنید
وقتی در حال یادگیری مهارت جدیدی هستیم چون هنوز مسیرهای عصبی آن موضوع در مغز تشکیل نشده احساس ضعف و درماندگی میکنیم و فکر میکنیم قادر به یادگیری نیستیم و چون دوست نداریم احساس حماقت کنیم، یادگیری را ادامه نمیدهیم. اما بهتر است که بدانیم تنها 20 ساعت لازم است تا بر آن احساس سرخوردگی غلبه کنیم و به دستاوردهای یادگیری برسیم.
در آخر هم آقای کافمن سازش را برمیدارد و برای حضار مینوازد و توضیح میدهد که وقتی میخواسته نواختن این ساز را یاد بگیرد دیده که در منابع آموزشی صدها کورد وجود دارد اما در آهنگهای اصلی تنها از 4 یا 5 کورد استفادهشده و او هم تصمیم میگیرد فقط همین 4-5 تا کورد را یاد بگیرد و تمرین کند و نهایتاً بعد از تمام شدن نواختنش می گوید که من همینالان با نواختن در اینجا 20 ساعت یادگیریام تکمیل شد.